بررسی عوامل بازدارندۀ وصال در منظومۀ غنایی ویس و رامین
Authors
Abstract:
یکی از عناصر مهم، جذاب و هیجان انگیز داستان، گرهافکنی (complication) است. موانع وصال، کلیشهایترین و در عین حال جالبترین گرههایی هستند که داستان سرایان نامی به زیبایی هرچه تمامتر، از آن بهره بردهاند. سرایندة منظومۀ غنایی «ویس و رامین »نیز از زمرۀ این داستانسرایان است. این موانع علاوه بر این که به زیبایی داستان میافزایند، خواننده و شنونده را به پیگیری ماجرا، ترغیب مینمایند و روح او را تشنۀ دانستن میسازند؛ به گونهای که تا به مرحلۀ گرهگشایی (resolution) که اغلب در پایان داستان میآید، نرسد؛ سیراب نمیشود. «ویس» در این منظومه، عاشقانی به نامهای «ویرو»، «موبد شاه» و «رامین» دارد. از آن جا که «ویرو» به زودی از صحنۀ داستان خارج میشود عوامل بازدارندۀ وصال «موبد شاه» و «رامین»- که درگسترۀ داستان حضور بیشتری دارند– با مطالعۀ مستقیم داستان و ذکر شواهد شعری، مورد واکاوی قرار میگیرند. براساس این پژوهش، عوامل بازدارندۀ وصال برای «موبدشاه» بیش از «رامین» است؛ نقش زنان در وصال و هجران عاشق و معشوق بسیار برجسته است و به سبب حمایت «ویس» و «دایه»، سرانجام، پیروز این میدان عشق، «رامین» است.
similar resources
تحلیل و تفسیر مناسک زردشتی در منظومۀ ویس و رامین
منظومۀ ویس و رامین که در حدود سال 446 هجری توسط فخرالدین اسعد گرگانی، در عهد طغرل اول سلجوقی(455-429 هجری)، به نظم درآمده، براساس یک متن پهلوی منظوم شده است. اشاره به رامین و ویس در یکی از فارسیات ابونواس (198-146 هجری) شاعر ایرانیالاصل عربیگوی، در قرن دوم هجری، حاکی از اشتهار داستان پیش از عهد گرگانی میباشد. صورت کنونی داستان، همانند عموم داستانهای بازمانده از عهد باستان، شامل اشارات...
full textبررسی نمودهای آنیمای معشوق در منظومۀ ویس و رامین (با رویکرد نظریۀ کهنالگوی یونگ)
نقد کهنالگویی روشی نوین در بررسی متون ادبی است. یونگ با طرح و شرح دو مقولۀ ناخودآگاه جمعی و کهنالگو، به این شیوه از نقد انسجام بیشتری بخشیدهاست. کهنالگوها میراث مشترک تمدن بشری هستند که در ناخودآگاه جمعی ذخیره شدهاند. «آنیما» مهمترین کهنالگو محسوب میشود و منظور از آن، «نیمۀ زنانۀ روح مرد» است. این کهنالگو در ادب فارسی از جملۀ منظومۀ ویس و رامین به صورت معشوقه تجلی یافتهاست. از این رو...
full textبررسی اثرپذیری منظومۀ ویس و رامین از اندرزنامههای پهلوی در حوزۀ مفاهیم تعلیمی
ویس و رامین داستانی عاشقانه و مربوط به دوران اشکانی- ساسانی است. فخرالدین اسعد گرگانی این اثر را در قرن پنجم هجری به نظم درآورد. نگرش اصلی در این سروده، غنایی است؛ اما نمود مضامین تعلیمی نیز در آن دیده میشود. این آموزهها بهطور مستقیم (از زبان راوی- شاعر) یا غیرمستقیم (از زبان شخصیتها) تبیین شدهاند. فخرالدین اسعد با قواعد زبان و ادبیات پهلوی کاملاً آشناست؛ ازاینرو بدون دخالت عناصر اسل...
full textبررسی اثرپذیری منظومۀ ویس و رامین از اندرزنامههای پهلوی در حوزۀ مفاهیم تعلیمی
ویس و رامین داستانی عاشقانه و مربوط به دوران اشکانی- ساسانی است. فخرالدین اسعد گرگانی این اثر را در قرن پنجم هجری به نظم درآورد. نگرش اصلی در این سروده، غنایی است؛ اما نمود مضامین تعلیمی نیز در آن دیده میشود. این آموزهها بهطور مستقیم (از زبان راوی- شاعر) یا غیرمستقیم (از زبان شخصیتها) تبیین شدهاند. فخرالدین اسعد با قواعد زبان و ادبیات پهلوی کاملاً آشناست؛ ازاینرو بدون دخالت عناصر اسل...
full textتحلیل روانشناختی منظومۀ ویس و رامین بر اساس نظریۀ لیبیدوی فروید و فردیّت یونگ
منظومۀ ویس و رامین، سرودۀ مشهور فخرالدّین اسعد گرگانی، که در حدود سال446 به نظم درآمده است، داستانی است با اصل کهن –عهد اشکانی– و به دلیل همین قدمت، میتوان نمودهایی از کهنالگوهای یونگ را در آن به نظّاره نشست. در پژوهش پیش رو، با نگاهی متفاوت به این منظومه، داستان بر اساس نظریۀ لیبیدوی فروید یا سائقه جنسی1 او و فرایند فردیّت یونگ مورد تحقیق قرار گرفت که نتیجۀ حاصل آن، از تبدیل شدن یک عشق ابتدای...
full textتحلیل روانشناختی منظومۀ ویس و رامین بر اساس نظریۀ لیبیدوی فروید و فردیّت یونگ
منظومۀ ویس و رامین، سرودۀ مشهور فخرالدّین اسعد گرگانی، که در حدود سال446 به نظم درآمده است، داستانی است با اصل کهن –عهد اشکانی– و به دلیل همین قدمت، میتوان نمودهایی از کهنالگوهای یونگ را در آن به نظّاره نشست. در پژوهش پیش رو، با نگاهی متفاوت به این منظومه، داستان بر اساس نظریۀ لیبیدوی فروید یا سائقه جنسی1 او و فرایند فردیّت یونگ مورد تحقیق قرار گرفت که نتیجۀ حاصل آن، از تبدیل شدن یک عشق ابتدای...
full textMy Resources
Journal title
volume 6 issue 22
pages 53- 70
publication date 2015-02-20
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023